شهلا دانشفر

خوش آمديد

اعتصاب کارگران لوله سازي حركتي مهم و آموزنده

يک اتفاق مهم در دو هفته اخير اعتصاب و تجمع اعتراض کارگران لوله سازي خوزستان در شهر اهواز است. کارگران در اعتراض به دستمزدهاي پرداخت نشده خود دست از کار کشيدند٬ به وسط شهر آمدند و با راهپيمايي٬ خود را به ميدان نادري اين شهر رساندند و در آنجا خواستهايشان را فرياد زدند. اهميت اين حرکت اعتراضي بويژه اينجا بود که ميشد بر متن آن فضاي اعتراضي امروز جامعه ايران را مشاهده كرد. ميشد همبستگي و همراهي بخشهاي وسيع مردم با كارگران را مشاهده كرد. هنگاميکه که کارگران راهپيمايي ميکردند٬ مردم اهواز که از گراني و فقر به امان آمده اند٬ بيش از هر وقت خود را با کارگران و خواستهاي آنها همصدا ميديدند و بنا به گزارشاتي که از شاهدان عيني اين روز بدستمان رسيده است٬ اين همدردي و نزديکي بين مردم و کارگران حتي در بحث ها و صحبت هاي مردم در كوچه و خيابان با يکديگر ابراز ميشد. مردم در حاليکه از گراني و حذف سوبسيد ها و وضعيت فلاکت بار خود گلايه ميکردند٬ همه جا حرفشان اين بود که ديگر بس است. بايد به اين اعتراض پيوست. اين صحبتي بود که در گزارشات مختلف شنيدم. در چنين شرايطي بود که در مدت زماني کوتاه عليرغم اينکه نيروي انتظامي کارگران را تحت محاصره گرفته و همه جا را تحت کنترل داشت. در شرايطي که مانع پيوستن مردم به صف کارگران ميشد و هر جا مردم به طرف کارگران ميرفتند سعي ميکرد٬ آنها را برگردانند٬ اما باز مردم از هر طرف به سوي صف اعتراض کارگران ميرفتند و سرانجام جمعيت به حدود ٦٠٠٠ نفر رسيد و حرکت اعتراضي کارگران در شهر انعکاس وسيعي پيدا کرد. در اين روز شهر اهواز وضعيت ويژه اي پيدا کرده بود و ما شاهد همبستگي با شکوه مردم با اعتراض کارگران لوله سازي خوزستان بوديم.

اين حركت بيش از هر چيز اهميت به کارگيري تاکتيک درست از سوي کارگران لوله سازي خوزستان را به نمايش گذاشت. کارگران با کشاندن اعتراض خود به بيرون از کارخانه٬ با راهپيمايي در وسط شهر توانستند نيروي معترض کل شهر را که در خواستها و مشکلات آنان شريکند٬ را به حمايت از اعتراض و مبارزه شان جلب کنند. اين فاکتور امروز بطور واقعي يک فاکتور مهم در مبارزات کارگران و بخش هاي مختلف جامعه است و بايد در همه جا در اعتراضاتمان آنرا به حساب آوريم. فاکتوري که ميتواند اعتراض يک کارخانه معين را به موضوع يک شهر و يک منطقه تبديل کند و بطور واقعي کارگران را در موقعيت بسيار قدرتمند تري قرار دهد. فاکتوري که همواره جمهوري اسلامي از آن وحشت داشته و تحت عنوان کانون هاي بحران از آن ياد کرده است. واقعيت اينست که ما نمونه هايي از چنين حركتي را قبلا در شهر هاي مختلف از جمله در سنندج٬ در کاشان٬ در قزوين شاهد بوده ايم. بطور مثال در قزوين اعتراضات همزمان کارگران همواره موضوعي بوده که هر بار که کارگران چندين کارخانه نساجي با هم حرکتي اعتراضي برپا کرده اند توانسته اند توجه کل شهر را به خود جلب کنند و جنب و جوشي در شهر ايجاد کنند. يا مثلا در اعتراضات کارگران نساجي ها در شهر سنندج هبستگي و حمايت آنها از يکديگر و جلب حمايت مردم از مبارزات کارگران تا هم اکنون تاثير مهمي در تغيير فضاي اين شهر به نفع اعتراضات کارگران و بخش هاي مختلف جامعه داشته است. اما اتفاقي که در شهر اهواز افتاد اين بود که ما ميديديم که مردم اين شهر بدرستي اعتراض کارگران لوله سازي خوزستان را فرصتي براي بيان اعتراض خود و خلاصي از اين وضعيت ميديدند و اين را در فضاي شهر کاملا ميشد ديد. تحت همين فضا بود که يک باره کارگران کارخانه اي با حدود ٨٠٠ کارگر٬ توانشتند جمعيتي چند هزار نفره را بحرکت درآورند و اين خود اهميت ويژه اي به اعتراضي که در شهر اهواز به جريان افتاد ميدهد. از همين رو تحليل وبررسي اين موضوع مهم است و کشاندن اعتراض به بيرون از کارخانه٬ انعکاس اجتماعي اخبار اعتراضات کارگري و مطلع کردن مردم از اين مبارزات٬ اعتراضات همزمان چندين کارخانه٬ شرکت فعال خانواده هاي کارگران در اعتراض همه و همه جنبه هاي مختلفي از تبديل يک حرکت اعتراضي به حرکتي اجتماعي و گسترده است که ميتواند با بسيج بيشترين نيرو به اعتراضات ما آنچنان قدرتي دهد که نه تنها خواستهاي خود را تحميل کنيم بلکه گامي به جلوتر برداريم و با خواستهاي تعرضي تر به ميدان آييم. بررسي و تجزيه و تحليل و درس گرفتن از اين تجربه كارگران لوله سازي اهواز را به همه فعالين كارگري توصيه ميكنم

كارگر كمونيست٩١،  ٧ شهريور ٨٧ .

Leave a comment