شهلا دانشفر

خوش آمديد

اول مه، روز کیفرخواست کل جامعه علیه توحش سرمایه داری

اااردیبهشت، اول مه، روز همبستگی جهانی کارگران است. اول مه روز کیفرخواست علیه سرمایه داری و تمامی مصایبش و روز اعتراض به هرگونه تبعیض و نابرابری است. به این اعتبار اول مه روز نه تنها کارگران بلکه روز اعتراض کل جامعه به توحش سرمایه داری حاکم است. بویژه در جایی چون ایران که یکی از وحشی ترین حکومتهای سرمایه داری بر گرده جامعه حاکم است، اول مه بهترین فرصت برای کارگران و کل توده های محروم جامعه است که به خیابانها بیایند و علیه یک درصدی های جنایتکار و دزد و فاسد، کل حکومت را بچالش کشند.

واقعیت اینست که تحت حاکمیت رژیم اسلامی که در آن فقر و گرسنگی ابعاد فاجعه باری بخود گرفته است، اساس جامعه بر آپارتاید جنسی و تبعیض جنسیتی علیه زنان بنا شده است، كودك در آن حقوقی ندارد و از وجود بیش از ٤ میلیون كودك كار و خیابان سخن در میان است، اعتیاد بیداد میكند و سن تن فروشی به ده سال و یازده سال رسیده است و این کل انسانیت است که زیر پا له میشود، روز جهانی کارگر، آن جامعیتی را دارد كه اعتراض كل جامعه را نمایندگی میكند. در نتیجه همچنان که اشاره کردم اول مه نه تنها روز کارگران، بلکه همچنین روز اعتراض معلمان، پرستاران، بازنشستگان و همه بخش های جامعه زیر پرچم کارگران و کیفرخواست کارگری علیه وضع موجود است. کارگر بیکاری که در محرومیت و بی تامینی بسر میبرد، جوانی که از تحصیل فراغت می یابد و چشم اندازی برای زندگی و معاشش ندارد، پدری که بخاطر فقر ناگزیر است فرزندش را از تحصیل بیرون بکشد و راهی کار خیابانی کند، زن جوانی که بخاطر سیر کردن شکم خود و کمک به معاش خانواده اش ناگزیر به تن فروشی میشود، همه و همه صف میلیونی معترضینی هستند که اول مه روز اعتراضشان است. اینها همه آن جمعیت عظیم میلیونی ٩٩ درصدی هایی هستند که روز جهانی کارگر روز اعتراضشان است. در عین حال قدرت اول مه در جهانی بودنش است. باید از این فرصت استفاده کرد و متحد و گسترده و با نهادها و تشکلهایمان به صف اعتراض جهانی اول مه بپیوندیم و خیابانها را به اشغال خود درآوریم

حال و هوای اول مه امسال

روز جهانی کارگر هر سال در ایران ویژگی خود را داشته است، اما به لحاظ فضای تعرضی در میان کارگران و خشم و اعتراض در کل جامعه امسال ویژه تر از هر سال است. از جمله هنگامیکه دولت حداقل دستمزد کارگران را ٦٠٨ هزار تومان یعنی چندین بار زیر خط فقر اعلام داشت، عکس العمل کارگران اولتیماتوم به اعتراضی سراسری و خیابانی در برابر این دستمزدهای چندین بار زیر خط فقر و طرحهای حکومت اسلامی برای گرانتر شدن بیشتر قیمت ها بود. این اعتراضات ادامه دارد و در مرکزی چون پتروشیمی ماهشهر، خواست حداقل دستمزد دو میلیون تومان اعلام شده و این خواست به گفتمان بخش مهم بخش معترض جنبش اعتراضی کارگری تبدیل شده است. بعلاوه اینکه در دستور قرار گرفتن اجرای مرحله دوم “هدفمند کردن یارانه ها” که گرانی چندین برابر را در پی دارد، کل جامعه را بیش از بیش به مرز انفجار کشانده است.

به عبارت روشنتر امروز در آستانه اول مه از شرایطی سخن میگوییم که اقتصاد و معیشت بیش از هر وقت به مرکز سیاست جامعه رانده شده است، و کارگران هر روز با صف سازمانیافته تری به جلو آمده و حق و حقوقشان را طلب میکنند. نگاهی به اعتراضات کارگری در همین چند ماه اخیر به روشنی گویای این حقیقت است. از جمله روزی نیست که شاهد اعتراضات کارگری در این کارخانه و آن کارخانه و در این شهر و آن شهر نباشیم. این تحرک گسترده در جنبش کارگری بطور واقعی نقش مهمی در فعال نگاهداشتن فضای جامعه پیدا کرده است. به همین اعتبار جنبش کارگری امروز به وزنه سنگینی در اوضاع سیاسی جامعه تبدیل شده و با اتکا به این موقعیت، میتواند با عرض اندام سیاسی خود در جلوی صحنه سیاسی جامعه نقش مهمی در سیر تحولات سیاسی جامعه داشته باشد. همچنین میتواند به فاکتور مهمی در عقب زدن جریانات راست و ارتجاعی از سر راه مبارزه مردم و سد کردن هرگونه زد و بند از بالای سر انقلاب مردم در روند اوضاع سیاسی جامعه باشند. خصوصا اینکه این اتفاقات همه در متن جامعه ای روی میدهد که در آن ما شاهد گسترش اعتراضات جامعه در عرصه های مختلف و دفاع و مبارزه مردم از زندگی و حرمت انسانی خود هستیم. یک نمونه بارز آن، وضع “حجاب” در جامعه است که در واقع دیگر حجابی بر جای نمانده است. نمونه دیگر جنبش قدرتمند علیه اعدام و سرکوبگری های حکومت اسلامی است. همچنین جوانانی را می بینیم که با زیر پا گذاشتن هر روزه قوانین ارتجاعی اسلامی، کل حاکمیت را دارند به چالش میکشند.

روز اول مه فرصت مهمی برای کارگران است که در صف جلوی همه این اعتراضات قرار گیرد و کل جامعه را علیه ققر و فلاکت و برای داشتن زندگی ای انسانی بسیج کنند. این موقعیت و فضای ملتهب جامعه، ویژگی بیشتری به اول مه امسال میدهد. این موقعیت زمینه را بیش از بیش برای رفتن به اعتراضاتی سراسری در روز جهانی کارگر فراهم میکند. رژیم اسلامی نیز از چنین رویدادی وحشت دارد و همه تلاشش را به کار میبرد که نگذارد. این کشاکش از هم اکنون شروع شده است.

اول ماه مه و حکومت

همانطور که اشاره کردم یک وحشت حکومت اسلامی، شرایطی است که امروز در آن به استقبال روز جهانی کارگر میرویم. شرایطی که در آن بیش از هر وقت اقتصاد و معیشت به مرکز سیاست جامعه تبدیل شده است. از همین رو مدتهاست که هشدار به وضعیت اقتصادی جامعه به موضوع داغ بحث در درون حکومت و کابوس هر روزه شان تبدیل شده است. بحثشان طبعا نه بر سر ایجاد گشایشی در زندگی مردم، بلکه بحثشان ترس از انفجار جامعه و جستجوی راهکاری برای بیرون آمدن از بن بست اقتصادی ایست که فلجشان کرده است. از جمله خامنه ای اولویت سال ٩٣ را اقتصاد و فرهنگ که دو پاشنه آشیل حکومت اسلامی است، اعلام میکند و روحانی از اینکه باید کمر بندها را سفت تر بست و توقعات بالایی نداشت، حرف میزند. در همین راستاست که وقتی از شکوفایی اقتصاد سخن میگویند، لب سخنشان انداختن بار بحران خود به دوش کارگران و کل جامعه، به قیمت تحمیل فقر و فلاکت بیشتر است. لب سخنشان تحمیل بردگی بیشتر به کارگران و کشیدن کار بیشتر از گرده آنان است. اما همانطور که بارها تاکید کرده ایم بحران اقتصادی رژیم اسلامی حل اقتصادی ندارد. بحران همزاد این حکومت است و راه حل برون رفت برای مردم رهایی از شر کل موجودیت جمهوری اسلامی و جهنم سرمایه داری حاکم است. از همین روست هر جا که در نزاعهای درونی شان از اقتصاد بحث دارند، بحثشان بر سر خطر “شورش گرسنگان” است. در مقابل، کارگران و کل جامعه در مقابل تعرضات هر روزه اقتصادی این حکومت به زندگی و معیشتشان ساکت نیستند. از جمله همین امروز نیز در برابر اقتصاد مقاومتی خامنه ای و طرحهای ریاضت اقتصادی شان، کارگران و توده های محروم مردم ایستاده اند و حق و حقوقشان را طلب میکنند. نمونه اش جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها ست که هر روز سازمانیافته تر به جلو می آید و عرصه مهم اعتراضات کارگران و توده های وسیع مردم است که کل رژیم را به چالش میکشد.

بطور واقعی اینها همه مخمصه و بن بستی است که بیش از بیش استیصال رژیم اسلامی را به نمایش میگذارد و در دل چنین کشاکشی است که امروز به استقبال اول مه روز جهانی کارگر میرویم. در چنین شرایطی وحشت رژیم نیز از روزی چون روز جهانی کارگر بیشتر شده است.

اما جنبه دیگر مساله نفس خود روز جهانی کارگر بعنوان روزیست که ظرفیت بسیج کارگران و کل جامعه را دارد. این ریشه هراس و وحشت رژیم اسلامی از برگزاری چنین روزی در طول حاکمیت سی و چند ساله اش است. نفس اینکه جمهوری اسلامی ناگزیر از نام بردن روزی به عنوان روز جهانی کارگر شده است، یک پیشروی مهم جنبش کارگری است. ضمن اینکه جمهوری اسلامی همواره کوشیده است با تاکید بر روز یازده اردیبهشت به عنوان روز کارگر، بر روی جهانی بودن این روز بعنوان “اول مه” سایه بیندازد. حتی فراتر از این جمهوری اسلامی هر سال هفته ای را بعنوان هفته کارگر اعلام کرده است، تا کل موجودیت روز مشخصی به عنوان روز کارگر که توجه کل جامعه و جهان به آن است را مخدوش کند. از همین رو برگزاری اول مه روز جهانی کارگر همواره یک عرصه نبرد کارگران با رژیم اسلامی بوده است. از همین روست که هر ساله حکومت اسلامی با احضار و تهدید رهبران و فعالین کارگری تلاش کرده است جلوی برگزاری روز جهانی کارگر را بگیرد و بخاطر برگزاری این روز بارها شاهد دستگیری و اذیب و آزار رهبران کارگری و شرکت کنندگان در مراسم اول مه بوده ایم. اما هیچکدام از این تعرضات مانع برگزاری روز جهانی کارگر نشده است و این روز جای خود را در میان کارگران باز کرده است. اما طبعا هنوز با توده ای شدن این روز در سطح جامعه فاصله داریم و یک اقدام مهم جنبش کارگری بسیج کل جامعه و تبدیل روز جهانی کارگر، به روز اعتراصی سراسری است.

اول مه و تشکلهای دست ساز حکومتی

یک نکته مهم در برگزاری روز جهانی کارگر، نقش ضد کارگری تشکلهای دست ساز حکومتی چون کانون عالی شوراهای اسلامی و کانون عالی انجمن های صنفی و خانه کارگر و دارو دسته هایشان است. یک تلاش این تشکلها تحت کنترل گرفتن روز جهانی کارگر و مخدوش کردن بعد جهانی این روز مهم و نیز استفاده از فضای اعتراضی در جنبش کارگری بعنوان وجه المصالحه ای در نزاعهای درون حکومت است. از جمله اینان تجربه اول ماه مه هایی چون روز جهانی کارگر سال ٨١ را دارند. در آن سال کارگران با عقب راندن تشکلهای دست ساز حکومتی، روز جهانی کارگر را به صحنه با شکوه تظاهرات با شکوه خود در مرکز تهران تبدیل کردند و اتفاقاتی این چنینی، جمهوری اسلامی و تشکلهای وابسته به آن را به روزی چون اول مه محتاط تر کرده است. از جمله می بینیم که دار و دسته های تشکلهای دست ساز حکومتی هر سال با پز درخواست مجوز برای برگزاری روز جهانی کارگر به جلو می آیند. اما در آخرین روزهای نزدیک به این روز، لغو برنامه هایشان را اعلام کرده و مراسمشان را به سالنی کوچک و کاملا کنترل شده و محدود به اجتماعی از خودی هایشان محدود میکنند. حکومت نیز با توجه به تجربیاتی که از سالهای گذشته دارد و از ترس بیرون ریختن کارگران و خارج شدن کنترل اوضاع از دستشان، حتی از حرکت تشکلهای دست ساز خود به مناسبت روز جهانی کارگر نیز وحشت دارد.

خلاصه کلام اینکه تاریخ برگزاری اول مه در طول حاکمیت رژیم اسلامی، تاریخ جدال کارگران و کل حکومت بر سر برگزاری این روز است. در تداوم این کشاکش است که می بینیم حکومتی که بینانگزارش اقتصاد را از آن “الاغ” میدانست، ناگزیر شده است از روز جهانی کارگر سخن بگوید. اینها همه پیشروی های جنبش کارگری است و نتیجه همین پیشروی هاست که در اول مه هر سال جمهوری اسلامی و تشکلهای دست سازش به چنین مخمصه ای می افتند. داستان درخواست مجوز از سوی “حزب اسلامی کار” و دارودسته های خانه کارگر برای اول مه امسال نیز در ادامه همین بازی هاست.

در مقابل امروز شاهد جنب و جوش در میان کارگران هستیم که در آن گفتمان بر سر روز جهانی کارگر و تبدیل این روز به روز اعتراضی سراسری علیه دستمزدهای زیر خط فقر و علیه فقر گرانی داغ است . همه اینها حال و هوای متفاوت اول مه امسال را به نمایش میگذارد.

پیش بسوی یک اول مه سراسری

سه هفته بیشتر به اول مه نمانده است. از هم اکنون به استقبال روز جهانی کارگر در ابعادی وسیع و اجتماعی برویم. گفتمان هایمان را وسیعا به درون جامعه ببریم و در تمام شهرها، مراکز کاری در سراسر ایران و نیز در همه محلات و در میان بخش های مختلف جامعه تمام نیرویمان را برای چنین روزی بسیج کنیم. در جمع هایمان در محلات و در محیط های کار و در همه جا در مورد این روز اعتراض سراسری و تدارک عملی آن به بحث بنشینیم و قرار مدارهایمان را از هم اکنون بگذاریم. در مجامع عمومی کارگری خود بر سر روز جهانی کارگر و خواستهایمان به بحث بنشینیم و با بیانیه هایمان کیفرخواست خود را علیه توحش سرمایه داری اعلام کنیم. همانند هر سال در تشکلهایمان به بحث و گفتگو بنشینیم و در عملی متحد به فراخوان جهانی اول مه بپیوندیم.

دهها و صدها کارخانه و مرکز اعتراضی کارگری از جمله مراکزی چون پتروشیمی ماهشهر با هزاران کارگر، ایران خودرو، زاگرس قروه، صنایع فلزی، شرکت واحد، نورد لوله صفا و پروفیل ساوه در ساوه، پالایشگاه آبادان، معدن چادرملو، کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان و بازنشستگان در سراسر ایران و غیره و غیره بعنوان کانون های داغ اعتراضات کارگری در سال گذشته که مرکز توجه مردم معترض در شهرهای مختلف بوده اند و نیز ٤٠ هزار کارگر با طومار اعتراضی خود بر سر خواست افزایش دستمزدها، میتوانند نقش مهمی در تدارک یک روز جهانی کارگر قدرتمند در سطحی سراسری داشته باشند. انتظار میرود که این کارگران در صف مقدم تظاهرات های روز جهانی کارگر باشند و کل جامعه را بدنبال خود بسیج کنند.

همچنین شهر سنندج که هر سال کانون پرشور گرامیداشت اول مه بوده است و پلاکاردهای قرمز این روز با شعار کارگران جهانی متحد شوید، در صف اعتراض کارگران در این شهر درخشیده است، یک نقطه قوت مهم برای گرامیداشت اول مه روز جهانی کارگری است و چشمها بی تابانه در انتظار قدرتنمایی مردم معترض در این شهر در این روز مهم اعتراض سراسری است.

در همین راستا جوانان و بوِیژه دانشجویان از دانشگاههای مختلف، معلمان، پرستاران و بخش های مختلف جامعه هر کدام به نوبه خود نقش مهمی در گرامیداشت با شکوه روز جهانی کارگر دارند. فرصت سه هفته ای باقمیانده تا این روز، زمان کافی ای برای تدارک قطعنامه ها و بیانیه های پرشور به مناسبت روز جهانی کارگر است باید دست به کار تدارک آن شد. بیانیه هایی که کیفرخواست جامعه در برابر توحش سرمایه داری حاکم است و اعتراض کل جامعه را علیه فقر و گرانی و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و برای داشتن یک زندگی انسانی و شایسته انسان اعلام میدارد.

خلاصه کلام اینکه اول مه کار را تعطیل کنیم و خیابانها را به اشغال خود در آوریم. با تمام نیروی خود به خیابانها بیاییم و این روز را به روز اعتراض وسیع علیه جمهوری اسلامی تبدیل کنیم. برای شرکت در تظاهرات های این روز به صورت جمعی و گروهی از محلات و کارخانه ها و مراکز کاری مختلف حرکت کنیم و به صف تظاهرات اول مه بپیوندیم. مراکزی چون وزارت کار و تامین اجتماعی و ادارات کار در شهرهای مختلف و میادین اصلی شهرها را به محل تجمعاتمان تبدیل نیماییم.

اول مه روز تظاهرات سراسری، روز قدرتنمایی ما ٩٩ درصدی ها در برابر یک درصدی های میلیاردر حاکم در سراسر جهان است. به استقبال این روز برویم و سوسیالیسم و جهانی آزاد و برابر را فریاد بزنیم.

http://www.wpiran.org/00-k-komonist/kk306/html/kk306-shd.htm

Leave a comment